جمعه ۰۷ اردیبهشت ۰۳

علوم غريبه چيست در زندگي معنوي يك مسيحي يك چيز مهم

يك ابزار عالي جهت فهميدن عمق مباحث

علوم غريبه چيست در زندگي معنوي يك مسيحي يك چيز مهم

۷,۲۹۷ بازديد

علوم غريبه چيست در زندگي معنوي يك مسيحي يك چيز مهم وجود دارد كه دعا است.علوم غريبه چيست هر مسيحي واقعي اهميت دعا را مي داند و اغلب در آنجا دعا مي كند. ولى گاهى عده اى نماز مى خوانند و نماز مى خوانند،علوم غريبه چيست ولى هميشه از خواندن نماز كوتاهى مى كنند، گويى راهى براى خواندن نماز نمى يابند. چيز ديگري نيست، به اين دليل است كه حس نماز را درك نكرده است.
مي دانيم كه مردم هر كاري مي كنند، هر كاري كه انجام مي دهند،علوم غريبه چيست اول بايد بدانند راز كجاست و راز چيست.
به عنوان مثال: براي ورود به خانه مي خواهيم در را باز كنيم، روي در قفل است و اگر كليد باز كردن قفل را نداشته باشيم راهي براي باز كردن در نيست. مثلاً وقتي دو نفر يك ميز را حمل مي كنند بايد از دري عبور كنند، بعضي ها آن را نرم حمل مي كنند و بعضي ها با هم برخورد مي كنند اما نمي توانند آن را حمل كنند. اندازه ميز يكسان است، عرض در يكسان است،علوم غريبه چيست تفاوت در فردي است كه آن را بلند مي كند، برخي افراد آسانسور را پيدا مي كنند و برخي افراد نه.
هركس راهي پيدا مي كند، فردي است كه در كار خوب است، فردي است كه در كار خوب است. اگر ديافراگم را پيدا كنيد، با نصف تلاش دو برابر نتيجه مي گيريد، اگر ديافراگم را پيدا نكنيد، بيهوده است. نماز هم همينطور.
يكي از اصول دعا كه در متي 7 ذكر شده است، اين است: "كسي كه مي جويد، مي يابد" (متي 7: 8). پيدا كردن آن زمان مي برد.علوم غريبه چيست يافتن شخصي كه خشن باشد و بي‌درنگ به دنبال چيزي باشد، آسان نيست. جست‌وجوي چيزي يعني صبور بودن، با دقت نگاه كردن به آن و سپس يافتن آن. اگر دعاي ما مستجاب نشد، بايد صبور باشيم و با دقت آن سوراخ را كشف كنيم.
يكي از دلايلي كه اولياي قديم توانستند اجابت دعاي خود را از خداوند دريافت كنند اين بود كه مي دانستند چگونه دعا كنند. مثل آقاي مولر كه يتيم خانه را اداره مي كرد، اگر زندگي نامه او را بخوانيد مي بينيد كه او واقعاً مردي بود كه نماز خواندن را بلد بود، او در زندگي خود دعاهاي زيادي را مستجاب كرده بود، او مي دانست كه چگونه دعا كند
امروزه مسيحيان زيادي هستند كه در آنجا با غيرت دعا مي كنند و حرف هاي زيادي مي زنند، اما از خدا جوابي دريافت نكرده اند. در هنگام دعا، كلمات لازم است، اما كلمات بايد مناسب باشند، طوري كه گويي با قلب خدا صحبت مي كنند و كلمات خدا را محكم نگه مي دارند تا خداوند دعا را مستجاب كند. مقتضي كلمات به اين معناست كه شما كليد دعا را چنگ زده ايد، يعني دقيقاً مطابق با خواست خداست، پس خداوند نمي تواند اجابت كند.علوم غريبه چيست بياييد به چند نمونه از كتاب مقدس نگاهي بياندازيم تا ياد بگيريم چگونه از دعا استفاده كنيم.
01   دعاي ابراهيم براي سدوم (پيدايش 18:17-33
پس از اينكه خدا آنچه را كه قرار بود انجام دهد - داوري براي گناهان سدوم و عموره - به ابراهيم آشكار كرد، ابراهيم هنوز در حضور خداوند ايستاده بود و ابراهيم دهان خود را به دعا باز كرد. دعايش اين نبود كه خدايا سدوم و عموره را بيامرز و غموره را بيامرز، به تلخي التماس نمي كرد، خدايا هرگز سدوم و غموره را نابود نكن. او درك كرد كه خدا خداي عادل است (پيدايش 18:25) و اين كليد دعاي او بود.
متواضع و مخلص بود و قدم به قدم از خدا مي خواست. دعايش هميشه براي پرسيدن است و سؤالش درخواست اوست و طرف عدل خداست. وقتي پرسيد: «پروردگارا، عصباني نشو، باز هم مي گويم، اگر ده نفر باشد چطور؟» (پيدايش 18:32). او ديگر نخواهد پرسيد، ديگر نخواهد پرسيد. پس از اين كه او اين بار درخواست كرد، "خداوند پس از صحبت با ابراهيم رفت" (پيدايش 18:33). ابراهيم به خداوند چنگ نزند و ابراهيم ديگر نخواست و ابراهيم نيز به جاي خود بازگشت. برخي از مردم فكر مي كنند كه ابراهيم بايد به درخواست خود ادامه دهد و در زماني كه فقط ده نفر هستند نبايد متوقف شود. اما كتاب مقدس به ما نشان مي‌دهد كه ابراهيم خدا را مي‌شناخت، و ابراهيم نيز در دعا مهارت داشت، او قبلاً از خداوند شنيده بود كه مي‌گويد: "گناه سدوم و عموره بزرگ است و صدا در من شنيده مي‌شود" (پيدايش 18:20). ). اگر شهري ده نفر عادل نداشته باشد،علوم غريبه چيست اين چه شهري است! خدا خدايي است كه "عدالت را دوست دارد و از گناه متنفر است" (عبرانيان 1: 9). او نمي تواند گناه را پناه دهد و نمي تواند گناه را قضاوت كند. نابودي سدوم و عموره نتيجه شرارت آنهاست. تجلي عدالت خدا. هنگامي كه خدا سدوم و عموره را به اين ترتيب داوري كرد، به مرد عادل ظلم نكرد، او "لوط عادل را كه براي خواري شرير اندوهگين بود، رهايي بخشيد" (دوم پطرس 2: 7). دعاي مربوط به ابراهيم مستجاب شد—خدا عادل نيست، خدا "عادل را با شرير نمي كشد و عادل را با شرير نمي داند" (پيدايش 18:25). ما اينجا هستيم تا خدا را عبادت و ستايش كنيم.
بني اسرائيل به شهر عاي حمله كردند، «و از حضور قوم عاي گريختند. مردان عاي سي و شش تن از آنها را زدند و آنها را از دروازه شهر تا شباليم تعقيب كردند و در سراشيبي آنها را شكست دادند و دلهاي همه مردم مانند آب بود. بعد از اينكه بني اسرائيل شهر اريحا را شكست دادند، در شهر عاي اينقدر شكست خوردند، دليلش چه بود؟ جاشوا نمي‌توانست جلوي خدا سر تعظيم فرود نياورد، هميشه از خدا مي‌خواست، منتظر خدا بود و به خدا نگاه مي‌كرد تا دليل شكست خود را دريابد. يوشع نگران خطراتي بود كه بني‌اسرائيل با آن روبرو بودند، اما بيشتر نگران بود: "پس براي نام بزرگ خود چه خواهي كرد؟" اين حيله دعايش است، او به نام خدا احترام مي گذارد، نگران اين است كه خدا براي نام خدا چه كند! يوشع در اينجا پرسيد و خدا صحبت كرد و خدا گفت: "بني اسرائيل گناه كرده اند و بنابراين بني اسرائيل نمي توانند در برابر دشمنان خود بايستند... مگر اينكه چيزهاي ويرانگر را از ميان خود حذف كنيد، من ديگر با شما نيستم." خدا بايد مراقب نام خودش باشد و خدا نمي تواند گناه را تحمل كند. خداوند دعاي يوشع را شنيد،علوم غريبه چيست پس خدا از يوشع خواست تا گناه را بررسي كند و از گناه خلاص شود. بعد از اينكه جاشوا دليل شكست را دانست، صبح زود از خواب بيدار شد تا با آن مقابله كند و معلوم شد كه آكان به دليل طمع گناه كرده است. همه اسرائيل با اين گناه برخورد كردند و شكست خود را در مقابل دشمن به پيروزي تبديل كردند. تحمل و پنهان كردن گناه تنها باعث تهمت نام خدا مي شود و تنها به شيطان فرصت حمله به فرزندان خدا را مي دهد. يوشع احمقانه دعا نمي كرد و مي گفت، خدايا، لطفا ما را نجات بده تا بتوانيم دوباره در نبرد پيروز شويم. يوشع نگران نام اعظم خدا بود، گويي به خدا يادآوري مي كرد كه مراقب نام خود باشد. خداوند اين دعا را مستجاب كرد. يوشع دليل شكست را مي دانست، به گناه پي برد و قبل از اينكه بتواند خداوند، خداي اسرائيل را جلال دهد، با آن گناه برخورد كرد.
03 داوود از خدا براي سه سال قحطي درخواست كرد (دوم سموئيل 21:1-9)  
«در سالهاي داوود سه سال قحطي بود و داوود از خداوند سؤال كرد.» داوود فقط نگفت خدايا قحطي سه سال است، به ما رحم كن، بگذار اين بلا بگذرد، سال خوبي به ما بده. داوود اينطور دعا نكرد، داوود از خدا پرسيد كه دليلش چيست؟ بجا و قابل درك بود كه او از اين طريق سؤال كرد، پس خدا به او گفت: "اين قحطي به خاطر شائول و خانه خونين اوست كه مردم جبعون را كشت." گناه شكستن عهد و خيانت به ايمان از جانب خداوند قابل تحمل نيست. داوود مجبور شد با اين گناه كنار بيايد. پس از اينكه داوود با اين گناه برخورد كرد، كتاب مقدس چنين مي نويسد: "روز درو است، زمان بريدن جو". دعاي داوود ادراكي و به جا بود، بنابراين خداوند او را مستجاب كرد.
04 دعاي خداوند عيسي (يوحنا 12:27-28، متي 26:39-46)  
خداوند ما عيسي، دعاهاي او كامل و محسوس است. فصل دوازدهم انجيل يوحنا به ما مي گويد كه پس از اينكه خداوند عيسي درخواست يونانيان را رد كرد، گفت: "حالا قلب من پريشان است، چه بگويم؟" او آنجاست تا از دلش بپرسد كه چه بگويد، و چه بگويد وقتي دهانش از قلبش مي پرسد. آيا مي توانم بپرسم "پدر... مرا از اين زمان خلاص كن"؟ او نمي داند، زيرا "من براي اين زمان آمده ام." با اين حال، «اي پدر، باشد كه نام خود را جلال بدهي! اين دعا بلافاصله توسط پدر تكرار شد: "صدايي از آسمان شنيده شد كه مي گفت من نام خود را تجليل كردم و دوباره آن را جلال خواهم داد!" «آه، وقتي پسر خدا روي زمين است، در جايگاه پسر انسان ايستاده و دعا مي‌كند، چگونه مي‌توانيم جرات كنيم كه با عجله صحبت كنيم؟ ما بايد ياد بگيريم كه چگونه دعا كنيم.
در شبي كه عيسي خداوند در باغ جتسيماني بود، چنان اندوهگين بود كه نزديك بود بميرد. چگونه در آنجا دعا كرد؟ او دعا كرد: "پدر من، اگر ممكن است، اين جام را از من بگذران، اما نه آنطور كه من مي خواهم، بلكه همانطور كه تو مي خواهي." او آنجا بود تا آن سوراخ را لمس كند. او نه از مرگ مي‌ترسيد و نه از خود اراده‌اي داشت، اما به خودي خود نمي‌مرد و نمي‌خواست بر اساس ميل خود، بلكه به خواست پدر عمل كند. بار دوم به دعا رفت و گفت: اي پدر، اگر اين جام را نمي توان از من گرفت مگر اينكه آن را بنوشم، اراده تو انجام شود.علوم غريبه چيست نماز سوم را خواند، «همانطور كه قبلاً گفت». اراده پدر ديگر روشن نيست، بنابراين او گفت: "زمان رسيده است، ... برخيز، ... برو". وقتي پروردگار ما روي زمين است و در جايگاه انسان ايستاده است، چنان استعدادي در نماز دارد، خود را در طلب رضاي خدا به زمين گذاشته است، چگونه جرأت مي كنيم چند كلمه اي درهم و برهم نماز بخوانيم و يقين داريم كه آيا آيا اراده خداست يا نه.پارچه پشمي؟
05 دعاي زن كنعاني (متي 15:22-28، مرقس 7:24-30)  
آن زن كنعاني در مضيقه و نيازمندي بود و فرياد زد: «پروردگارا اي پسر داوود به من رحم كن، دخترم گرفتار شياطين است.» آيا دعايش اضطرار است يا خير؟ بسيار فوري است. اما جاي تعجب است كه خداوند "كلمه اي را پاسخ نمي دهد". گويا شاگردان با او همدردي كردند، در عوض او را شفاعت كردند و گفتند: «اين زن در پي ما گريه مي‌كند، لطفاً او را رها كنيد». خداوند چگونه به آنها پاسخ مي دهد؟ خداوند گفت: "من فقط براي گوسفندان گمشده خاندان اسرائيل فرستاده شده ام." اين جمله چشمان زن كنعاني را باز كرد تا بداند كه فرزندان داوود فقط با خاندان اسرائيل رابطه داشتند و هيچ ربطي به غيريهوديان نداشتند. پس به عبادت او آمد و گفت: «پروردگارا كمكم كن! او فقط خداوند را خداوند ناميد و ديگر او را پسر داوود ناميد. نام «پسر داوود» براي بني‌اسرائيل محفوظ بود و زن كنعاني متوجه شد كه نبايد در موقعيت نادرستي از خداوند درخواست كند. وقتي او اين را پرسيد، خداوند به او پاسخ داد، خداوند گفت: «خوب نيست نان بچه‌ها را بگيري و به سوي سگ‌ها بياندازي». در ظاهر، به نظر مي‌رسيد كه پاسخ خداوند آب سردي بر او مي‌ريخت، او را طرد مي‌كرد و شرمنده مي‌كرد؛ در واقع، پاسخ خداوند اين بود كه از او بخواهد موقعيت خود را بشناسد، بداند فيض چيست. او آويز نماز شد، مقام خود را شناخت، پروردگار را شناخت، و فضل پروردگار را شناخت، پس گفت: «پروردگارا همين طور است» و بلافاصله ادامه داد: «اما سگ ها هم آن را مي خورند». خرده ريزه هايي كه از سفره استاد افتاد.» در نتيجه، خداوند عيسي در عوض او را ستايش كرد و گفت: "اي زن، ايمان تو بزرگ است." هنگامي كه او دهانه نماز را لمس كرد، طبيعتاً اعتماد به نفس پيدا كرد. در فصل هفتم انجيل مرقس آمده است كه خداوند فرمود: "به خاطر اين سخنان، برگرد، شيطان دخترت را رها كرده است." «به خاطر اين سخنان» فريادش مستجاب شد و سخنانش سوراخ دعا را لمس كرد. اين چيزي است كه ما بايد ياد بگيريم. چقدر آنجا نماز مي خوانيم، مثل سنگي كه در اقيانوس فرو مي رود، گويي كليد هرگز به قفل نمي رود و دنبال علت نمي گرديم، اما توجه نمي كنيم كه چرا خدا نشنيده است. برادران و خواهران، چگونه مي توان انتظار داشت كه چنين دعاي احمقانه اي از جانب خداوند مستجاب شود؟ بنابراين، ما بايد هميشه ياد بگيريم كه چگونه دعا كنيم تا اميدوار باشيم كه خداوند هميشه دعاهاي ما را بشنود.
پس از خواندن اين نمونه هاي دعا، بايد به ياد داشته باشيم كه هنگام نماز، نه تحت تسلط شرايط و نه ذهن و عواطف خود باشيم، بلكه بايد به نداي درون توجه كنيم. صداي ضعيفي در درون شماست كه از شما مي‌خواهد دعا كنيد، و در اعماق شما احساسي وجود دارد كه نياز به دعا داريد، پس آن را بخوانيد.
شرايط فقط بايد شما را وادار كند كه براي درخواست از خدا به پيشگاه خداوند بياييد، اوضاع نبايد مسلط شما باشد و اجازه ندهيد شرايط شما را از خواندن نماز باز دارد. ذهن فقط بايد احساسات دروني شما را سامان دهد و با كلمات بيان كند ذهن نبايد منشا دعاي شما باشد. دعا بيان احساس دروني از طريق ذهن است.
دعاي مطابق خواست خدا، همدردي انسان با اراده خداوند است، نه وادار كردن انسان به خداوند براي تطبيق عواطف انسان. اگر به عواطف مردم رسيدگي نشود، بسياري از دعاها را نمي‌توان خواند و نمي‌توان دعا كرد. وقتي مردم تحت تسلط عواطف خود هستند، بيشتر بر اساس تمايلات ذهني خود دعا مي كنند تا اينكه با درون خود هدايت شوند.علوم غريبه چيست پس وقتي دعا مي كنيم بايد حواسمان به آن باشد. اگر نمازتان شكست، اگر نمازتان شكست، اگر نمازتان شكست، بايد از خداوند نور بخواهيد و بايد دنبال علت باشيد. وقتي آنجا سؤال مي‌كني، اگر در مورد آن نقطه سؤال مي‌كني، انگار نفست را بيرون مي‌دهي، انگار از درون راحت مي‌شوي، انگار در داخل مبهم «همان است» گفته مي‌شود، پس كليد نماز را يافته‌اي. اگر در امتداد اين روزنه به دعا ادامه دهيد، مي توانيد باور كنيد كه دعاي شما توسط خداوند مستجاب شده است.
اشعيا 62:6 مي‌گويد: "اي اورشليم، در شهر تو نگهباناني قرار داده‌ام، آنها روز و شب ساكت نخواهند بود...". نگهبان اينجا كسي است كه نماز مي خواند. نمازگزار بايد مراقب و خستگي ناپذير باشد تا هميشه چيزي بيابد و فقط وقتي چيزي پيدا كرد صدايي در بياورد. كسي كه دعا مي كند هميشه براي يادآوري خدا حاضر است. اين نوع كار نه تنها به يك نفر يا چند نفر نياز دارد كه آن را در آنجا انجام دهند، بلكه نياز به گروهي از افراد دارد كه آن را در آنجا انجام دهند. روز و شب ساكت نمي شوند.» بايد گروه هايي از مردم با هم تماشا كنند، با هم كشف كنند و بي وقفه با خدا دعا كنند. و اين نوع دعا براي مدتي دعا نيست، بلكه دعا كردن است تا «تا اينكه اورشليم را استوار كند و اورشليم را بر زمين ستايش كند» (اشعيا 62: 7)، بلكه دعا تا زماني است كه بدن مسيح به وجود آيد. غرق شده است
خدا به ما نياز دارد كه دعا كنيم، خدا مي خواهد كه ما روح نماز، هواي نماز و روزنه اي براي نماز داشته باشيم. برادران و خواهران، برخيزيد و دعا كردن را بياموزيد و راه هايي براي دعا براي برآوردن نيازهاي امروز خداوند بيابيد.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.